به نام مقدرکننده سرنوشت
سلام آقاجان
امشب اولین شب قدر در اولین ماه رمضان سال جدیده، شبی که قراره سرنوشتها
رقم بخوره و خالق مهربونیها پاش رو یه امضای خوشگل بزنه. شبی که در هزاران
سال پیش پدر بزرگوارتون هوای جسمشان به زهر تیر آدم خود فروخته شده به شیطان،
به آلودگی مرگبار دچار شد.
شبی که هزاران ملائک به صف ایستادهاند تا هوای بندگان عبد خدای را داشته باشند.
یا مولا، امشب گنهکاران؛ زیادی در پیشگاه حق سر، شرمسارشان را به زیر افکنده و
به امید بخشش، توبه میکنند.
من هم به دنبال نگاه بخششگری هستم تا در هوای دنیای مادی، نفسهایی خالی از
ردپای شیطان را از درون پرتشویشم به بیرون بفرستم. با دستانی بالا آمده به درگاه
خدا هم به دنبال بخشش هم به دنبال اجابت دعاهایی از تمام جنسهای هر دو عالمام.
یا مولا، دست رها شدهام انتظار دستان نوازشگرتان را میکشد تا در این شب عزیز و
تکرارناشدنی، روزهای بعدیام با نوای دل شما رقم بخورد. نوای دل عرفانی شما یعنی
همه چیز زندگی یک انسان. با نوای دل شما بودن، یعنی همه چیز داشتن.
یعنی قدم گذاشتن در راهی که خدا به طور کامل در آن با وجود ناچیزم همقدم خواهد
شد.
شیرینی نگاه شما را داشتن، آرزوی بینظیر هر انسانیست؛ من هم به دنبال این
شیرینیام.
یا مولا تمام وجودم مالامال از حس گرمای دستان نوازشگرتان است. گرمایی که وجود
پرعطشم را گرمایی نسیموار میبخشد.
هوای دلم مانند پروانهای کوچک در تلاطم اسارت نفس، بالهایش را به امید رسیدن
به هوای شما به هم میساید تا گره بخورد در نگاه پررضایتتان.
امشب میخواهم دل شما را واسطه قرار دهم تا نگاه ویژه خدا را داشته باشم، ای
مولای مهربانیها ناامیدم نکنید.
به امید استفاده از شبهای قدر به معنای کامل آن برای همه و امضای خاص خدا
پای تقدیرهای زیباتون.