به نام خالق بیهمتا
به نام نامی الله
پیامبر(ص) فرمودند:
ولایت علی(ع)ولایت خداست، دوست داشتن او عبادت خداست، پیروی کردن او
واجب الهی، دوستان، دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدایند. جنگ با او جنگ
با خدا و صلحش، صلح با خداوند متعال است.
اعمال روز غدیر:
عید غدیر، عید ولایت و امامت بر همگی مبارک
به نام خالق بیهمتا
امام هادی(ع) میفرمایند:
به جای حسرت و اندوه برای عدم موفقیتهای گذشته، با گرفتن تصمیم
و اراده قوی جبران کن.
(میزانالحکمه، ج.7، ص. 454)
ولادت با سعادت امام هادی مبارک:)
به نام خالق زیباییها
گندمزار دلش را به سفری خیالی در درون دشت رویاها میهمان کرده بود.
در پهنه دشت روی سبزههای شبنمزده از بارانهای مداوم بهار همیشه سبز نشست
و دامن به رنگ آسمانش را سایهبان سبزههای اطرافش قرار داد و چشم به آسمانی که
غروب سرخ رنگی را در پیش چشمان مشکی براقش به نمایش درآورده و نورش همهجا
را مانندی چادری از جنس رازونیاز بندگی گسترده بود، دوخت.
تلألؤ زیبای گلهای رنگارنگ زیر نور غروب، حس زیبای آرامش را در وجود بیحسش بیدار
کرد، حسی که همیشه و همهجا از او فراری شده بود؛ اما در آن لحظه و در آن مکان که
به اندازه ثانیه به ثانیه روزهای عمرش لبریز از آن حس بیتکرار لبریز بود،لبخندی به گرمی
خورشید و سرخی غنچههای شکوفا شده اطرافش بر سپیدی صورتش نقاشی شد؛
لبخندی که عمری ناتمام و بیانتها داشت.
به نام خالق توانا
پیامبر(ص) فرمودند:
خداوند متعال در روز عید فطر و عید قربان به زمین با عنایت مینکرد، پس از خانهها
بیرون آیید تا رحمت خدا به شما برسد.
امام محمد باقر فرمودند:
هر کس دنیا را به جهت یکی از این سه حالت طلب کند:
روز قیامت در حالتی محشور میگردد و به ملاقات خداوند منان نائل میشود،
که صورتش همچون ماه شب چهارده نورانی است.
به نام خالق بیهمتا
الهه باران به کوچه دلش رسیده بود و ندای شوری جدید را به وجود بیقرارش میرساند. ندایی که
تمام حسهای عالم را یکجا به دلش سرازیر میکرد. احساساتی درهم که از هیچ کدام سردرنمیآورد.
سردرگمیش سر به فلک کشیده و درست در نقطه اوج، معلق رهایش کرده بود.
بریده از راهی که نمیدانست انتهایش قرار است به کدامین مقصد گره بخورد خود را به نقطهای
نامعلوم تبعید کرد تا شاید در دوران اسارتی که خود به وجودش تحمیل کرده، به چیزی برسد که باید!
چیزی که برایش مقدر شده و از ابتدا مسیرش بود. حال به نقطهای رسیده بود که باید هر چه داشت و
نداشت را رها میکرد و با مکاشفه درونیاش مسیریاب زندگیش میشد.
زندگی که آغازش به همان اسارت درونی گره خورد و راهش را برایش آشکار.
به نام خالق عشق و محبت
در دل دنیایی که کوچک و بزرگ بودنش، بسته به نگاه آدمهاست؛ دو دلی به
هم پیوند خورد که عاشقانههایش پر از نور و عشق الهی بود و به نام عاشقانه
زمانهها به ثبت رسید.
عشقی اسطورهای که الگوی تمام زنان و مردان عاشق بعد از آنها شد. عشقی
که وسعت انسانیت و مهر و محبت در وجب به وجبش هویدا و اسوه پایداری
و وفایش به وسعت آسمان بیکرانهست.
عشقی که خدا از ازل قلبهایشان را در آسمان عشق به نام هم پیوند داده.
امام جواد فرمودند:
هر که خود را به وسیله خداوند بى نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را
پیشه خود کند خواه ناخواه ، مورد محبّت مردم قرار مى گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.
به نام خالق طبیعت روحپرور
سینهاش را گشوده بود تا هوای مردگی روحش را ترک کند.
رکود و سکون را تا به انتها رفته و چیزی جز تاریکی در آن نیافته.
خسته از سکونی پر از سردی، راه به اشتباه را برگشت زد تا راهی جدید را در
آغاز، به آغاز بنشیند.
آینه به دست گرفته و سفری را به تماشا نشست که خود نقش اول آن را به
همراهی نشسته بود. سفری که تنها مسافرش خودش بود. فرصتی پیش
آمده، تا با مرور سفر از سرگذشته دوباره فرصتی را به دست آورد تا راههای
به اشتباه قدم زده را دور زده و در راه درست و زیبای پیشرو قدم گذارد.
راهی که از اول باید طی میشد؛ اما در حین دویدن برای برگشت و شروع با
حیرت متوجه شد که روحش از قبل آن راه را پیموده، اما اشتباه جسمی
گامهایش او را از مسیر اصلی خارج و این بار دیگر فرصتی برای آغاز دوباره را
ندارد.
مرور این فرصت را به او داد تا بعضی از راهها را اصلاح و بعضی دیگر که توان
اصلاحش را ندارد، در گوشه سرزمین زندگیش به اسارت بگذارد تا دیگر دست
به تکرار بیهوده و پر از پشیمانیاش نزد.
در آخر راه مرور سفرش دیدی به وسعت آسمان بیکران به وجودش هدیه شد.
دیدی که راه روشن زندگی را برایش به روشنی روزهای گرم تابستانی نقش زد
نقشی بدون حسرت و پریشانی.
پر از بزرگی بیاشتباه.
نقش قالی زندگیش را رج به رج با هنر قلب بیقرارش به روی سپیدی کاغذ
وجودش نقشی به رنگ دنیای درونیاش زد.