بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم
این روزهای در حال گذر لبخندهای از ته دل برام حکم گوهری رو داره که خیلی وقت ها لای صدف چهره ها پنهانه. عاشق لبخندهای بی دلیل و با دلیلی هستم که من رو به ثانیه های عمرم امیدوارتر می کنه و با هر بار حال خرابی که پیدا می کنم کافیه لبخند کسایی که اطرافم هستند رو نسبت به خودم ببینم اونوقته که به ثانیه نکشیده ساز ناکوک دلم کوک کوک می شه.
راز این حال خوب با اینکه برام آشکار نیست اما همین که روزم رو پرنور می کنه برام کافیه. حیف که خیلی هامون یادمون می ره که شاید یه لبخند کوچیک ساده ترین دلخوشی کساییه که دوستمون دارن و خیلی راحت بی توجه از کنارش می گذریم.
دلخوشی ساده ای که ممکنه بزرگترین ثروت شادی آفرین رو برامون هدیه بیاره، اونقدر کوچیک و ساده ست که گاهی اصلاً به چشم نمیاد و همیشه فراموش می کنیم که می تونیم با کوچک ترین حرکت سلول های چهره مون رو صورت جدی یا به اخم نشسته مون نقاشیش کنیم.
برام دیدن لبخند یه نوع ثروته که کمتر نصیبم می شه، اما همون کمش هم برای رسیدن به بهترین ها بهم امید می ده، امیدی که با ندیدن هر روزه اش کمرنگ می شه و اگه نبینم یه لبخند از ته دل دیگه ای رو روزهام رنگ تکرار بی تفاوتی و بی حسی سراسرش رو می گیره.
کاش یاد بگیریم این هدیه کوچیک رو از هم دریغ نکنیم
کاش بفهمیم تو این دنیای هزار رنگ، این یه رنگ رو به خودمون بدهکاریم.
کاش .....
سلام و عرض ادب
بله ، لبخند گاهی اوقات کمترین چیزی هست که می توانیم به عزیزان تقدیم کنیم. ببین! همین من که تند و خشک نشان میدم خیلی از اوقات از حالت املایی و انشایی در میام و با کلمات و حرف و حروفی دیگران را به لبخند درمیارم ، مثلا چیزهایی تعریف میکنم که مادرم ، خواهر کوچیکم و... واقعا می خندند. کلا وقتیکه میزنم روی فاز گفتن و جور و واجور گفتن برای خنده ، خیلی خوششان میاد. از تغییر لحن تا جفت کردن جملات و تعریف ها.... البته گفتم تغییر لحن ، نه دهن کجی! دهن کجی اصلا خنده نداره مگر چیز متفاوتی باشه.
بچهها دعوتم کردند به جواب دادن به مصاحبه ده سوالی ، انشاءالله منتشر میکنم.
فقط خدای ناکرده بخود نگیرید چون اصلا منظورم شما نبودی. من برای شما احترام خاصی قائلم و محالست که نوشته های من به شما اشاره داشته باشد.
طریقه نوشتن شما خیلی جالبه. شما خودمونی و مهربانانه و با رعایت حریم می نویسید.
جمله زیر را بدون برداشت بد می نویسم.
آواتارم دقیق شکل خودمه. البته من خیلی ازین بهترم. این ضخیم و زبره. سیبیلهامم اکثرا مثل ریش می تراشم ولی بعضی اوقات ، مثل همین میشه. وسط خالی ، کناره ها بلند. این شکلی ام ولی خوب! من بهترم.
خواهر ، من اگر بخواهم با شما همینگونه ارتباط پستی ، نظر و پاسخ داشته باشم. لطف کنید اگر جایی اعتراض دارید و یا نوشته ای را نمی پسندید به من بگویید.
مثلا من نفهمیدم که اگه خاطره جالبی بود.! اجازه دارم مودبانه خاطره موجهی را در نظراتم تعریف کنم یا نه؟
همچنین من رعایت میکنم.
اگرهم می بینید خاطره و خنده در نظرهایم می نویسم برای اینست تا هم انتقال تجربه کنیم و هم مطالب از خشکی درآیند. همچنین بحث و نظر اصلا محرم و نامحرم نداره ، بخدا اگر کسی حرفی میزنه حتما خودش فکرهای منحرف داره. بقول معروف : کافر همه را به کیش خود پندارد!!!
خلاصه من قصد دارم. حرف زده بشه وگرنه همه در لابلای پستهایمان می پوسیم. منهم بی تربیتی که نمی کنم. خیلی هم برای شما ارزش قائلم. من کرمانشاهی هستم و محاله ، ناموس و غیرت سرم نشود.
خوب ، موضوع لبخند بود. متن جالبی نوشتی. به قول خودتون : ممنون بابتش!
تا حالا توجه کردی که بعضی لبخندها در ایام جوانی مصنوعی بود. حالا هم مصنوعی هم هنوز هست ولی یاد گرفتیم که با حالت لبخند بزنیم هرچند مصنوعی باشد. یعنی یکجورهایی یادگیری در لبخند زدن هم شرطه.
لبخند با مهر و محبتش خوبه.
در خواب لبخند شیرین و با محبتی می بینم که ، روی بیداری ام تاثیر گذاشته. مادرم پرسید به کجا اینگونه شیرین و با محبت لبخند زدی ؟ ( صبح ، چای دم کرده بودم ، به دیوار خیره بودم ) همان لبخند را به مادرم کشاندم و گفتم یادت و حالا رخسارت. خوشش آمد و دعام کرد. ( ولی حقیقت ، تاثیر لبخند خانمی در خوابم است که ظاهرا قرارست در آینده با من نسبتی داشته باشد ) البته خواب است. تعبیرش را نمی دانم.
خلاصه یادتان نرود. اگر قصوری داشتم بفرمائید. همچنین اینها تجربه و انتقال دانسته ها بیکدیگر است. بعید می دانم مشکلی داشته باشد. خاطره های آموزنده را سعی میکنم جوری تعریف کنم که بچسبد و دیگران بخندند. حالا چه شما باشید ، چه دیگران.
و همچنین عوض شدن فضا ، مثلا الان اگر سرکار باشید ، خیلیه ، دوستانی برایتان نظر بگذارند و چای نیمه ظهر برای استراحت یا بعداز ظهر را با نظرات آنان بنوشید. بسکوییت چایتان بخورید و بخوانید.
انشاءالله زندگی به کامت باشد.
فکر کنم همان سه کلمه را در جوابم می نویسید.
البته دوست ندارم وقت شما گرفته شود. دیدم نظر همه را اینگونه می دهید. ولی خداوکیلی نظر را خوب می گذارید. آدم چند خط می خوانه. روی حرفها و خطها فکر میکنه.
تشکر ، ببخشید وقتتان گرفتم.