به نام تقدیر نویس سرنوشت

سلام 

مهمان هوای بودنت شده‌ام، مهمانی تک نفره‌ای که خودم بودم و خودم. به هوای بودن تو خودم را در آغوش 

گرفته‌ام و با خیال پردازی‌های کودکانه‌ام وجودت را به تصویر کشیده‌ام تا بودنت را از یاد نبرم، تا فراموش 

نکنم بودنت چقدر برایم شادی‌بخش است تا فراموشم نشود که در جایی از این دنیا خدا کسی را برایم زیر چتر 

امیدهایش نگه داشته تا روزی با بودن‌های همیشگی‌اش، حامی شب‌های تار و روزهای روشن پرتنهایی‌ام باشد.

منتظرم، منتظر روزی که برای همیشه داشته باشمت و نفس‌هایم را یک به یک می‌شمارم تا روزی که بدانم که 

در کدامین نفسم در کنارت آرام خواهم گرفت.