قاب احساس

می‌گویند احساس یعنی فریب، یعنی بازی با آینده آن هم بدون عقل. اما من باورش ندارم و در جواب می‌گویم احساس یعنی تمام باور یک بنده به خالق بزرگ پر از مهرش. احساس یعنی خود خود زندگی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چالش» ثبت شده است

این من هستم

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

ممنون از ماه بانوی عزیز بابت دعوتت

 

1- پر از تنهایی و سکوت

 

2- اونقدر زود رنجم که فوری با هر مسئله ای اشکم جاری می شه

 

3- خیلی زود عصبی می شم

 

4- به هر چی که دارم و ندارم قانعم

 

این هم قوانین متفاوت برای شرکت در چالش

دعوت می کنم از دوستان عزیزم آبجی حسانه، فاطمه عزیز، گلشید جانم، 

آشنا جان

۰۲ آبان ۹۹ ، ۲۲:۰۰ ۱۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
همراز

قاب دلخواه خانه من

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم

 

برای هر کسی قاب دلخواهش می تونه نقاط زیاد و مختلفی از گوشه به گوشه خونه اش باشه. قاب هایی که با دیدنشون حس خوب آرامشی از جنس زندگی تو قلب سرازیر بشه. مهم ترین و تنهاترین قابی که این آرامش رو به دل من سرازیر می کنه و تنها مختص خودمه بدون هیچ شریکی همین قابه. قابی که وقتی پهنش می کنم یادم میاد که تنها نیستم و با تموم بدی ها و گناهاهم یکی هست که همیشه حواسش بهم هست و هر چقدر هم که از یادش غافل باشم رهام نمی کنه.

قابیه که نمی خوام هرگز از دستش بدم.

ممنون از آبجی حسانه عزیز بابت دعوتشون.

شروع گر چالش بلاگردون

۰۳ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۵۴ ۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
همراز

40 روز شکرگزاری

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم

ولادت ضامن دل ها تبریک

 

امام رضا (ع) :

وقتی نعمتی به شما رسید قدر آن را بدانید که نعمت گریزپاست، وقتی از دست رفت بازنمی گردد.

روز اول

خدا جونم شکرت بابت اینکه تنها نیستم و هر لحظه و هر دقیقه با وجود فراموشی ام همراهمی.

ادامه مطلب...
۰۷ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۰۰ ۰ نظر موافقین ۱۶ مخالفین ۰
همراز

20 سال آینده خود را چگونه می بینید؟

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

آدم از نفس کشیدن تو یه ثانیه بعدش بی خبره چه برسه به راه طولانی دورنمای بیست سال آینده ش. اما اگه خدا تقدیرم رو تو این نوشته باشه که بیست سال آینده م رو که تقریباً نزدیک به نیم قرن از عمرم رو دربر داره رو ببینم و درون هوای دنیاش نفس بکشم به احتمال زیاد اگه همت و اراده ام که در حال بیدار شدن از خواب طولانی مدتشه، همین طور به بیدار موندن ادامه بده؛ قطعاً بخشی از خواسته ها و توانایی هام به بار نشسته و رسالتی که هر کس از اولین لحظه تولدش به دوششه رو به انجام رسوندم.

بیست سال آینده من اگه خدا بخواد با تلاش ها و افکار درستم پر از حس خوبه، حس های خوبی مثل تجربه حس های مثل همسری خوب بودن، مادری نمونه شدن و حتی مامان بزرگی که عشقش نوه هاشه خواهد بود.

و بیست سال بعد احتمالاً یه گوشه از حیاط کوچیک خونه م نشسته م و در حالیکه فنجونی از چای خوشرنگ به دست دارم و شاهد طلوع زیبای خورشید خانمم، مرور می کنم امروزی رو که هنوز اول راه رسیدن به رشد هستم و تو این مرور با موجی از شادی ها، غم ها، شکست ها و موفقیت هایی که اون آینده رو برام ساخته رو به رو می شم.

احتمالاً منِ روزهای نیومده پر می شم از چیزهایی که الان حسرت نداشتنشون رو دلم سنگینی می کنه اما قطعاً در اون زمان حسرتی در مورد نوع داشته ها و نداشته هام نخواهم داشت چون به لطف خدا در حد توانم برای حفظشون تلاش کردم و شکرگزارش هستم و خواهم بود. تو آینده

حسرت هیچ کار نکرده یا کرده ای روی دوشم سنگینی نمی کنه چون حتی اگه خواسته هام به بار ننشسته باشه هم چون در طی این بیست سال تموم تلاش هام رو به کار بردم، جایی برای پشیمون شدن برای خودم باقی نگذاشتم.

من آن روزها پر از آرامش، پر از لبخند حتی در اوج غم و ناراحتی و در کل پر از این هستم که خدا من رو تو شاهراه زندگی رهام نکرده. 

پس بیست سال آینده م کلی متفاوت از من الانمه، یه آدم پیر شده چه در ظاهر و چه در رفتار و منش، چون تغییر جز جدانشدنی از ذات هر آدمیه. احتمالاً بیشتر تغییراتم در مورد رفتار و اخلاق و رشد معنویم خواهد بود و یه گوشه ایش هم مربوط به بُعد مادی و مالی زندگیم می شه.

ممنون از دعوتم توسط هیوای عزیز و گلشید جان

دعوت می کنم از هر کسی که این پست رو می خونه و دوست داره برای نوشتن دست به قلم بشه برای به نمایش درآوردن آینده پیش روش.   

۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۰۰ ۱۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
همراز

چالش: 10 کاری که باید قبل از مرگم انجام بدهم

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

از آشناجانم عزیز بابت دعوت بنده به این چالش ممنون

 

ما آدم ها همیشه جوری زندگی می کنیم انگار حالا حالاها قراره زندگی کنیم همین افق دید به عمر و سال های پیش رو باعث می شه فقط برنامه های درازمدت که گاهاً تلاشی برای به ثمر رسیدنشون انجام نمی شه بچینیم و وقتی که به آخر جاده زندگی می رسیم و به عقب و قدم های برداشته نگاه می ندازیم، می بینیم چیزی نداریم جز افسوس برای کارهایی که قادر به انجامش بودیم و کوتاهی کردیم.

خیلی کارها تو ذهنم هست و ازش می تونم یه لیست طولانی دربیارم اما خب مهم ترینشون که اگه به انجام برسن حداقلش این که اگه به آخر برسم و انجامشون داده باشم کمترین حسرت روی دلم می مونه اینا هستن.

1. تمرکز داشتن در نماز برای با خلوص خواندن یه نماز درست.

2. به صورت دائم بتونم از عهده سر وقت خوندن نماز صبح بربیام.

2. بتونم با پولی که درمیارم پدر و مادرم رو بفرستم کربلا.

3. نویسنده حرفه ایی شدن.

4. کمک کردن به دیگران چه از لحاظ مادی چه روحی و معنوی.

5. توی شیرخوارگاه به صورت افتخاری کار کنم.

6. بتونم یه کتابخونه بزرگ تأسیس کنم.

7. باعث شادی اطرافیانم بشم و لبخند به لبشون بیارم

8. ایران گردی.

9. روی اخلاقیات و رفتارهام کنترل داشته باشم.

10. بتونم راحت با دیگران ارتباط برقرار کنم.

نوشتن کارهای قبل از مرگ از اون چیزی که فکر می کردم سخت تر بود. اولش کلی کار تو ذهنم رژه می رفت، اما به محض زدن اولین شماره دیدم خیلی هاشون اون حس خوبی که به دنبالشم رو نداشتن،

این ده تا در ظاهر خواسته های ساده ای هستند اما خب برای من پیچیدگی و سختی های خودشون رو دارن.

ان شاءالله همه به کارهایی که خواهان انجامش هستند، برسند.

۱۹ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۱۵ ۱۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
همراز

بازی وبلاگی: نامه ای به جودی آبوت

به نام تک نوازنده گیتار هستی

سلام جودی عزیز

امیدوارم حال دلت به سبزی بهار در راه باشه. حال همراه و همدل زندگیت بابالنگ دراز عزیز چطوره؟

روزهای بچگی ام با دیدن خوشی ها و عمر کوتاه غم های روزهای تو به لبخندی به وسعت آسمان گذشت. امید و شور و نشاطت، انگیزه ای بود برای حرکت به سمت آینده ای روشن.

راستی از سالی و جولیا چه خبر؟ هنوز هم دوستی اتان پابرجاست یا عمر دوستیتان در همان دوران جامانده؟ سلام گرم مرا به آن ها هم برسان.

همیشه دلتنگ دوباره دیدن سرگذشتت هستم اما خب مجالی برای برگشت نیست و زمان هرگز برای کسی توقف ندارد تا دلتنگی هایش را معنا بخشد. قطعاً طرفداران زیادی داری طرفدارانی که هر کدام در آن روزها خاطراتی را همراه با غرق شدن در دنیای تو به صفحه سفید ذهن کودکانه اشان اضافه کردند؛ من هم یکی از همان طرفدارهایت هستم که همیشه در رویاهای کودکانه ام خودم را مثل تو می دیدم و دنیای کوچکم را با همین رویاها رنگ و لعاب می دادم.

خیال پردازی هایم هنوز هم همان رنگ و بوی آن دورانی را دارد که تو داشتی احتمالاً تو هم هنوز همان خیال ها را داری خیال هایی شیرین و ناب کودکی و نوجوانی ات را، آخر نمی شود جودی را چیزی جدای از خیال های رنگی و شادی های شیرینش دانست.

تو با آن رویاها شدی جودی محبوب دل های کودکانه مان، جودی ای که بدون اینکه زندگی در نوانخانه و سختی هایش مانع پر پروازش شود؛ بالاخره به مرز خوشبختی که همیشه به دنبالش به هر روزنی سرک می کشید، رسید.

جودی بیا و برای لحظاتی همراهم شو تا دوباره به دوران آغازت سر بزنیم و جامانده های کودکی هایم را با تو به حال های اکنونم برگردانم و حال دلم را با خنده ها و شیطنت هایت پیوندی شادی بخش زنم.

منتظر دیدار دوباره ات....

ممنون از آبجی حسانه عزیز بابت دعوت به این چالش زیبا و حس برانگیز 

دعوت از کوآلای عزیزم، خانوم میم گل، آبجی دختر بهاری، اقا اشکان، آبجی آشنا، ملیکای عزیزو.... اگه که دوست دارید تو این چالش جالبی که آقاگل راه اندازی اش کردن شرکت کنید.

ارادتمند همگی شما

۲۲ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۱۰ ۲۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
همراز

چالش« متفاوت فکر کنیم»

به نام تقدیرنویس هستی

سلام دوستان گل

به چالش "متفاوت فکر کنیم" خوش‌آمدید توضیحات اصلی این چالش در وبلاگ

آقای یک مسلمان موجوده

ممنون از آقای یک مسلمان که من رو به این چالش مفید دعوت کردند و چنین

چالشی را طراحی کرده‌اند

نحوه اجرای این چالش به این صورته که من در اینجا یک جمله ساده‌ای را

می‌نویسم و دوستان اون رو به اشکال مختلفی با هر تعدادی که دوس دارن 

بازنویسی کنند

و اما جمله:

« در آسمان شب پرواز کرد »

دوستان عزیز همه به این چالش دعوتید که اگر دوست داشتید شرکت کنید،

در  وب خودتون یه جمله ساده رو بیان کنید.

۲۱ آبان ۹۸ ، ۲۱:۱۷ ۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
همراز