قاب احساس

می‌گویند احساس یعنی فریب، یعنی بازی با آینده آن هم بدون عقل. اما من باورش ندارم و در جواب می‌گویم احساس یعنی تمام باور یک بنده به خالق بزرگ پر از مهرش. احساس یعنی خود خود زندگی

۹ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

استثنائی‌ها

به نام آفریدگار گیتی

اسمش شده بود استثنائی؛ هر کی می‌دیدش همین صفت رو براش به کار

می‌برد، انگار نه انگار یه آدمه با یه اسم. اسمی که شنیدنش شده بود یکی

آرزوهای قلب کوچولوش.

آرزویی که خیلی راحت می‌تونست، براش برآورده بشه؛ اما بقیه با بی‌رحمی

یا بی‌توجهی ازش دریغ کرده بودن. همه چیش تو تاریکی و سیاهی فرو رفته

بود تا اینکه ...

اون روز صبح از همون لحظه اول چشم باز کردن، براش یه رنگ دیگه نقاشی

شده بود. انگار خداجون صدای قلب کوچولوش رو بعد از اون همه شب پر

غصه شنیده و فرشته رو فرستاده بود تا رنگ کنه دفتر دل یکی از عزیز

دردونه‌هاش رو.

دیگه از تنهایی اتاقکش خبری نبود، بردنش به جایی که کلی بچه دیگه هم

شکل و هم‌قواره خودش دورش می‌چرخیدن. اون‌جا دیگه خبری از اون نگاه_

های پرترحم، پرترس خبری نبود.

اون‌جا رها بود از تموم مانع‌ها، خودخودش بود. نه کسی بود که مسخره‌ش

کنه و بهش بگه استثنائی نه کسی که بگه طفلکی یا ازش فرار کنه.

اون‌جا یاد گرفت، چطور بال‌های پروازش رو باز کنه و بدون ترس تو آسمون

رنگین کمون زندگیش اوج بگیره. مهربون‌های اون‌جا یادش دادن، هنرمندی

کنه تو صحنه‌ای که تنها خودش بازیگرشه.

یادش دادن چطور پاهای بی‌جونش، دست‌های خمیده‌ش رو فراموش کنه

و بشه بهترین نقاش زندگی.

اون‌جا تن ناقصی که بقیه به اسم بچه استثنائی ازش یاد می‌کردند رو به

باد فراموشی آسمون سپرد و با صورتک خندونش از اون بالایی تشکرش

رو به تصویر کشید.

صورتکی که دیگه کسی بدون گل لبخند نمی‌دیدش.

گل لبخند جوری ریشه کرد، تو وجودش که پاک شدنی نبود.

دیگه کسی به جسم بی‌جونش نگاه نمی‌کرد، اصلاً جسمش، جسمی

که یه زمانی نگاه‌ها روش به عنوان ترحم میخ می‌شد، دیگه دیده نمی‌شد.

رنگ نگاه‌های نازیبا جاش رو به برق طلایی رنگ تحسین داده بود.

و این بود اون چیزی که آرزوش رو داشت، آرزویی که دست خدا براش به

گل نشوند.         

۲۹ مهر ۹۸ ، ۲۳:۴۵ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
همراز

دعوت خواستن

به نام خالق بی‌همتا

سلام آقا

امسال و امشب اولین شبی بود که داغ نطلبیده شدم به طور خاصی وجودم

رو سوزوند و از ته دل خواستن یک لحظه بودن و دیدن حرمتون آرزوی تموم

وجودم شد.

دلم لرزید، لرزشی بی‌تکرار  که هر ثانیه‌اش فرق می‌کنه با ثانیه قبل از اون.

اصلاً مگه می‌شه آرزوی بودن تو سرزمین عشق تکراری بشه.

واگویه‌ها، خاطرات، زائران پیاده‌تون، تصاویر حرم و ...غم دلم رو به امید گرفتن 

برات سال آینده می‌شوره. دست گدایی‌ام به آسمون بلنده و وجودم یک‌پارچه 

به فریاد اومده تا زمانی که دعوت نشم، عهد کردم تا از فریاد باز نمونه.

می‌خوام اونقدر در مسیر خوبی خوشقدم بشم که نگاهتون من رو هم بین

کلی آدم که منتظر نگاهتون‌ان، ببینه و منم دعوت کنید به خونه‌تون.

آقا تموم تلاشم رو می‌کنم که براتون مهمون خوبی باشم و از دعوت کردنم

گرد اخم به وجود پربهاتون نشینه.

 

اربعین سالار شهیدان تسلیت

۲۶ مهر ۹۸ ، ۲۱:۱۶ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
همراز

حضرت رقیه

به نام نامی‌الله

 

# مجالس+

# دیوارنوشت

کوچکترین نبود ولی چندساله بود

خونین‌ترین نبود ولی داغ لاله بود

هر کس که دیده چهره‌ی او را قبول کرد

زهراترین کبود رخ بی‌قباله بود

صدبغض در گلوی خرابه شکفته شد

هر گوشه‌ی خوابه خودش باغ ناله بود

سرمست می‌شد از طبق و نعره می‌کشید

انگار سر نبود به دستش پیاله بود

از دامنش به جای کفن استفاده شد

این سهم پاره‌پاره‌ی عمر سه ساله بود

از روز، دفن گشتن خود احتیاط کرد

آری فقیه بود ولی بی‌رساله بود

رضا جعفری

۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۸:۵۴ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
همراز

یادواره عشق-قسمت7

به نام آفریننده دوگیتی بی‌بدیل

ادامه مطلب...
۲۰ مهر ۹۸ ، ۲۳:۵۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
همراز

امام حسن مجتبی

به نام خالق بی‌همتا

# مجالس+

# دیوارنوشت

بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست

یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست

بر گریه‌ی زهرا قسم مدیون زهراست

چشمی که گریان عزای مجتبی نیست

وقتی سکوتش این همه محشر به پا کرد

دیگر نیازی به صدای مجتبی نیست

در کربلا هر چند با دقت بگردی

چیزی به جز عشق و صفای مجتبی نیست

کرب وبلا با آن همه داغ مصیبت

همپایه‌ی درد و بلای مجتبی نیست

طوری تمام هستی‌اش وقف حسین شد

انگار قاسم هم برای مجتبی نیست

او جای خود دارد در این دنیا مجال

رزم‌آوری بچه‌های مجتبی نیست

یا اهل العالم ما گدای مجتبائیم

ما خاک‌پای، خاک‌پای مجتبائیم

آیا شده بال و پرت افتاده باشد

در گوشه‌ای از بسترت افتاده باشد

آیا شده مرد جمل باشی و اما

مانند برگی پیکرت افتاده باشد

آیا شده در سن‌وسال کودکی‌ات

جایی ببینی مادرت افتاده باشد

آیا شده در لحظه‌های آخرینت

چشمت به چشم خواهرت افتاده باشد

من شک ندارم که عروس فاطمه نیست

وقتی به جانت همسرت افتاده باشد

آیا شده سجاده‌ات هنگام غارت

دست سپاه و لشگرت افتاده باشد

مظلوم و تنها و غریب عالمین است

گریه کن غم‌های این بی‌کس، حسین است

                علی‌اکبر لطیفیان

۱۷ مهر ۹۸ ، ۲۱:۴۲ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
همراز

یادواره عشق قسمت6

به نام تک‌نوازنده گیتار هستی

ادامه مطلب...
۱۷ مهر ۹۸ ، ۰۱:۱۳ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همراز

وداع با محرم

به نام نامی‌الله

# مجالس+

# دیوار نوشت

 

هر وقت پایان محرم میشود پیدا

این دل بهم میریزد و غم می‌شود پیدا

من گشته‌ام، در هیچ جا پیدا نخواهد شد

حال خوشی که زیر پرچم میشود پیدا

اصلا به سیصد سال توبه احتیاجی نیست

آدم! در این‌جا قرب آدم میشود پیدا

باید برای گریه دل را گردگیری کرد

در گردگیری گریه کم‌کم میشود پیدا

از روضه آب فراتی که نخوردی تو

در صورت هر کس دو زمزم میشود پیدا

چیزی نمیفهمم فقط اینقدر میفهمم

در کربلا حتی خدا هم میشود پیدا

چه عاشقانی داشتی، از پیش ما رفتند

دیگر از آن دیوانه‌ها کم میشود پیدا

دیروز که نامحرمان کوفه را دیدم

یعنی خدا در شام محرم میشود پیدا

علی‌اکبر لطیفیان

۱۰ مهر ۹۸ ، ۱۸:۴۰ ۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
همراز

یادواره عشق- قسمت5

به نام نامی‌الله

اللهم صل علی محمد آل محمد و عجل فرجهم

ادامه مطلب...
۰۵ مهر ۹۸ ، ۲۳:۳۹ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
همراز

شعر آیینی، امام سجاد

به نام خالق بی‌همتا

# مجالس+

# دیوارنوشت

 

کوچه‌های مدینه و بوی زخم‌های تنی که می‌آید

چشم‌های سپید یعقوب و بوی پیراهنی که می‌آید

مرد سجاده‌ای که درک نکرد هیچ‌کس آیه‌ی مقامش را

در هیاهوی شهر کوفه نداد هیچ‌کس پاسخ سلامش را

تا عزاداریش شروع شود دیدن شیرخواره‌ای کافی‌ست

تا صدایش به گوش ما برسد دیدن گوشواره‌ای کافی‌ست

وقت افطار کردنش هر شب تا که چشمش به آب می‌افتاد

تشنگی ضریح لب‌هایش یاد طفل رباب می‌افتاد 

من نمی‌دانم این که خاکستر چه به روز سر امام آورد

زیر زنجیر پیکر زردش معجزه بود اگر دوام آورد

گیرم از دست کوفه راحت شد سنگ طفلان شام را چه کند؟

گیرم از دست کوچه سنگ نخورد مردم پشت‌بام را چه کند؟

تا که این مرد قافله زنده‌ست حرفی از طفل کاروان نزنید

پیش این مرد گریه، جانِ حسین حرفی از چوب خیزران نزنید

علی‌اکبر لطیفیان

۰۳ مهر ۹۸ ، ۱۷:۳۱ ۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
همراز